(cached) |
در بحارالانوار، جلدِ 46 ماجرای جالبی آمده که کاملا روشن می کند منظور از زیارت کعبه چیست.
روزی قتاده بن دعامه از مفسران و دانشمندان معروف اهل تسنن، نزد امام باقر(علیه السلام) آمده حضرت فرمود: شنیده ام قرآن را تفسیر می کنی؟
عرض کرد: آری!
فرمود: قرآن را با علم تفسیر می کنید یا با جهل؟
عرض کرد: با علم!
امام فرمود: اگر چنین است، تو دانشمندی هستی که باید به تو مراجعه کرد، اکنون من از تو می پرسم اینکه در آیه 18 سوره سبا آمده: «قریه هایی قرار دادیم با فاصله کوتاه و سیر و سفری معین و آنها را گفتیم که در این شهرهای نزدیک به هم، شبان و روزان با ایمنی کامل مسافرت کنید» یعنی چه؟
قتاده گفت: منظور کسی است که با توشه و مرکب و درآمد حلال از خانه خود به عزم این خانه (کعبه) حرکت می کند. (چنین کسی ) در ایمنی به سر خواهد برد تا به وطن خود باز گردد.
امام پرسید: قتاده! آیا غیر از این است که گاهی کسی از خانه خود با زاد و راحله و کرایه حلال به عزم کعبه حرکت می کند اما در راه دچار دزدان می شود و حتی ممکن است به او صدمه ای بزنند که موجب هلاکتش شود؟
جواب داد: آری چنین است.
امام فرمود: وای بر تو قتاده! اگر تو قرآن را با رای خود تفسیر کنی، دیگران را که مرید تواند و از تو حرف می شنوند هلاک کرده ای و خود هم هلاک شده ای و اگر این تفسیر را از دیگران گرفته ای (باز) هلاک کرده ای و هلاک شده ای! منظور خدا در این آیه کسی است که با زاد و راحله و کرایه حلال از خانه خود به قصد این خانه حرکت می کند، در حالی که نسبت به حق ما (ولایت) معرفت دارد و دلش با ماست. خداوند در این باره از زبان ابراهیم (ع) در آیه 37 سوره ابراهیم می گوید: «فَاجعَل اَفئِدةً مِنَ النّاسِ تَهوی اِلَیهِم؛ خدایا! تو دل های مردمان را به سوی آنها مایل گردان». به خدا سوگند، دعوت ابراهیم ما هستیم نه کعبه! وگرنه می فرمود: «الیه» (اشاره دارد به ضمیر الیهم) .
قتاده! آنکه از صمیم قلب ما را با بخواهد حجش مقبول است وگرنه، نه! قتاده! اگر کسی ولایت ما را قبول داشت، از عذاب جهنم ایمن است.*
*آیه، ضمیمه قرآنی همشهری جوان
منبع سایت تبیان
خواب دیدم .در خواب با خدا گفتگویی داشتم.
خدا گفت:پس می خواهی با من گفتگو کنی؟
گفتم اگر وقت داشته باشید؟
خدا لبخند زد.
"وقت من ابدی است."
چه سوالاتی در ذهن داری که می خواهی از من بپرسی؟
"چه چیز بیش از همه شما را در مورد انسان متعجب می کند؟"
خدا پاسخ داد:
اینکه انها از بودن در دوران کودکی ملول می شوند عجله دارند که زودتر بزرگ شوند و بعد حسرت دوران کودکی را می خورند.
اینکه سلامتشان را صرف بدست اوردن پول می کنند و بعد پولشان را خرج حفظ سلامتی می کنند.
اینکه با نگرانی نسبت به اینده زمان حال فراموششان می شود.
انچنان که دیگر نه در اینده زندگی می کنند و نه در حال .
اینکه چنان زندگی می کنند که گویی هرگز نخواهند مرد و چنان می میرند که گویی هرگز زنده نبوده اند.
خداوند دستهای مرا در دست گرفت و مدتی هر دو ساکت ماندیم.
بعد پرسیدم ....
به عنوان خالق انسانها می خواهید انها چه درسهایی از زندگی را یاد بگیرند؟
خدا با لبخند پاسخ داد: یاد بگیرند که نمی توان دیگران را مجبور به دوست داشتن خود کرد. اما می توان محبوب دیگران شد.
یاد بگیرند که ثروتمند کسی نیست که دارایی بیشتری دارد بلکه کسی است که نیاز کمتری دارد.
یاد بگیرند که ظرف چند ثانیه می توانیم زخمی عمیق در دل کسانی که دوستشان داریم ایجاد کنیم. وسالها وقت لازم خواهد بود تا ان زخم التیام یابد.
با بخشیدن بخشش یاد بگیرند.
یاد بگیرند کسانی هستند که انها را عمیقا دوست دارند.
اما بلد نیستند احساسشان را ابراز کنند یا نشان دهند.
یاد بگیرند که می شود دو نفر به یک موضوع واحد نگاه کنند و انرا متفاوت ببینند.
یاد بگیرند که همیشه کافی نیست دیگران را ببخشند بکه خودشان هم باید خود را ببخشند. و یاد بگیرند که من اینجا هستم همیشه.
به همه دوستام ولادت پیامبر اکرم(ص) و امام جعفر صادق(ع) تبریک میگم
www.yass.cov.ir
امام صادق (علیه السلام ) : اصلاح زندگانی فردی و معاشرت اجتماعی پیمانه پری است که دو سومش زیرکی و یک سومس چشم پوشی است.
تاریخ ولادت : هفدهم ربیع الاول، 53 سال قبل از هجرت
هفدهم ربیع الاول سال 83 هجری قمری
ولادت با سعادت پیامبر اکرم(ص) و امام جعفر صادق(ع)
مبارک باد
--------- ---- ---------------- - --------- -- --- ------ ------- ------ ---------------------------- دانلود مولودی ولادت پیامبر اکرم(ص) و امام جعفر صادق(ع)|
--------- ---- ---------------- - --------- -- --- ------ ------- ------ ----------------------------
هر کسی به من کلمه ای بیاموزد مرا بنده خود کرده است.
* قناعت ثروتی است که پایانی ندارد.
* هر که خود را بشناسد، خدا را شناخته است.
* شجاع ترین مردم آن است که حرف حق را بزند.
* بزرگترین جهاد، مبارزه با نفس است.
* شمشیر آخته دردست مرد شجاع، عزیزتر از سخن راست نیست.
* زشت ترین سخن راست، ستایش انسان از خویشتن است.
* بهترین گفتارها آن است که عمل تصدیق کند.
* هرکه نیکی را از بدی نشناسد، از چهارپایان است !
* باید مردم در برابر حق نزد تو مساوی و یکسان باشند.
* بر برادر تو همان حقی است که تو داری.
* من گواهی شخص فاسق را جز علیه خودش قبول نمیکنم.
* نیکی و احسان را جز آدم نادان رد نمیکند.
* یتیم را با آنچه که فرزندان خود را ادب میکنی، تادیب کن.
* آنکس که تو را بیم دهد، مانند کسی است که تو را مژده دهد.
* دشمن دانا از دوست نادان بهتر است.
* دوری و جدایی دوستان ، غربت و تنهایی است.
* حاجت از دست دادن بهتر که از نااهل خواســتن !
* آرزوهایتان را به کسانی متوجه کنید که دلهایتان آنها را دوست دارد.
* شکیبایی مرکبی است که خسته نشود.
* شخصیت مرد زیر زبان اوست.
* عبرتها چه بسیار است، لیکن پند گرفتن کمتر است.
* اگر درباره کسی مشکوک باشید، به دوستانش نگاه کنید.
* هر تنفس انسان گامیست که بسوی مرگ بر میدارد.
* مردم دشمن چیزهایی هستند که نمیدانند.
* بهترین زهدها، پنهان داشتن آن است.
* شگفتا! آیا خـلافت و حـکومت با رفاقت و خویشی هم میشود ؟!
* عدالت زمامدار نیکوتر از خیر روزگار است.
* هرگز کسی را به مبارزه و جنگجویی دعوت نکن.
* روز دادستانی و عدالت از ظالم، سختتر از روز ستم بر ستمدیده است.
* حکومت خود را با ریختن خون حرام، استوار نکن.
* هرگز یاور ستمکار نباش.
* حکمت را با نااهل نگویید که به حکمت ستم کردهاید.
* به گوینده نگاه نکن، حرف را در نظر بگیر.
* بزرگواری با خرد و ادب است، نه با اصل و نسب.
* عقل و خرد، شمشیر برندهایست.
* دانش نگهبان توست، در حالیکه تو ثروت را باید محافظت کنی.
* بی ارزشترین مردم، کم دانشترین آنهاست.
* دانشمندان، به علت کثرت نادانان غریبند.
* مرگ بزرگ همان فقر و بینوایی است.
* فقر و تنگدستی، مرد باهوش را گنگ و لال میکند.
* انسان به نعمتی نمیرسد مگر اینکه نعمت دیگری را از دست میدهد.
* از قرض کردن بپرهیزید
* قرض کردن زبونی و خواری است.
* غم وغصه نیمی از پیری است.
* قصاص و انتقام قبل از جنایت، درست نیست.
* من به خاطر سوء ظن و بدگمانی، کیفر نمیدهم.
* تو را از عجله و شتاب در سخن و کار نهی میکنم.
* خداوند به مردم پناه داده تا از ستم دور باشند.
* زمامداران بوسیله ظلم آزمایش میشوند.
* با توده جماعت باشید، چراکه دست خدا با جماعت است.
* هرکه از حق تجاوز کند راهش گم میشود.
* زکات پیروزی عفو و بخشش است.
* ذمهء من در گرو آن چیزی است که میگویم.
* صفتی بدتر از دروغ وجود ندارد.
* برای دنیا به گونه ای زندگی کن که گویی تا ابد زنده ای و برای آخرت به گونه ای زندگی کن که گویی لحظه مرگت نزدیک است
* فرزندان خود را بااخلاق خود تربیت نکنید، زیرا که آنان برای زمانی غیراز زمان شما خلق شدهاند.
* هیچ فقیری گرسنه نمانده مگر درسایه آنکه ثروتمندی از حق او بهرهمند گشته است.
برگرفته از:www.mazhabi2008.blogfa.com/
مردی از دنیا می رود که...
مردى از دنیا مىرود که دنیا، چشم انتظارش بود تا بیاید و دایره نبوت را در افق باز چشمهایش، به پایان برساند؛ مردى که دنیا چشم انتظارش نشست تا نقطه بگذارد بر انتهاى سطر پیامبرى و نامه رسالت را مُهر بنگارد با نقش نگین خاتمیت.
مردى از دنیا مىرود که آخرت را همچون پنجرهاى دیگر بر نگاههاى بشر گشود، تا بنگرند، تا بدانند که ساحلنشینان دنیا را روزنهاى هست که مىتواند به دریاى آخرت برساندشان؛ مردى که دنیا و آخرت را همچون دو چشم در کنار هم، همچون دو بال براى یک پرنده به تصویر کشید؛ مردى که دستهاى دنیا و آخرت را در دست هم گذاشت.
مردى از دنیا مىرود که انسانها را گره زد به وظیفه خویش؛ مردى که زیر بازوى عقل را گرفت تا برخیزد، مرهم بر زخمهاى معنویت نهاد تا جان بگیرد و ایمان را همچون شعلهاى همواره سوزان، در چراغدان جان و روان آدمى برافروخت تا از تیرگىها نهراسد و در تاریکىها نمیرد.
پیامبر مىرود؛ ولى...
نفسهاى آتشین تو، در کلمه کلمه معجزه جاویدانت تا همیشه زنده است و «کلام» ـ که اعجاز توست ـ هر بار با زبانى دیگر و بیانى دیگر، خوانده مىشود و اوج مىگیرد.
کلام تو که همان کلام الهى است، همچون چشمهاى لایتناهى است و هنوز بر دشتهاى دور و کویر خشک جانهاى مرده نازل مىشود.
هنوز صداى «إِقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذىِ خَلَقَ» است که مىآید و در غارهاى تفکر مشتاقان، نداى عرش را برمىانگیزد.
هنوز صداى «اِقْرَأْ وَ رَبُّکَ الاْءَکْرَم»، دیدگان حقیقت طلب را به خوانش صحیفههاى رحمت فرامىخواند و دستهاى شکرگزار را به نوشتن کتیبههاى تفسیر.
پیامبر خواهد رفت، ولى هر باره هزاران جان تحول یافته مثل پیامبر خواهند آمد و هزاران بار دیگر نغمههاى الهام، دهان به دهان تکثیر خواهد شد.
28صفر رحلت پیغام دار آخرین، خاتم نبوت را نگین، حضرت رسول واپسین، عینیت قرآن کریم، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله را به پیشگاه مقدّس آقا امام زمان (عج) و تمامی مسلمانان جهان تسلیت عرض می کنم.
برگرفته از: http://reza512.blogfa.com
اس ام اس مخصوص ماه محرم و عزاداری امام حسین
شیعیان آنلاین::::::http://shiayan-online.persianblog.ir
درسی که اربعین به مامیدهد، زنده نگهداشتن یادِحقیقت
وخاطره ی شهادت درمقابل طوفان تبلیغات دشمن است . .
شیعیان آنلاین::::::http://shiayan-online.persianblog.ir
به یاد کربلا دلها غمین است
دلا خون گریه کن چون اربعین است . . .
شیعیان آنلاین::::::http://shiayan-online.persianblog.ir
اردوی محرم به دلم خیمه به پا کرد / دل را حرم و بارگه خون خدا کرد
حسین میا به کوفه ، کوفه وفا ندارد …
شیعیان آنلاین::::::http://shiayan-online.persianblog.ir
شیعیان آنلاین::::::http://shiayan-online.persianblog.ir
آبروی حسین به کهکشان می ارزد / یک موی حسین بر دو جهان می ارزد
گفتم که بگو بهشت را قیمت چیست / گفتا که حسین بیش از آن می ارزد . . .
شیعیان آنلاین::::::http://shiayan-online.persianblog.ir
محرم ماه غم نیست ماه عشق است محرم مَحرم درد حسین است . . .
شیعیان آنلاین::::::http://shiayan-online.persianblog.ir
یه جائیه تو دنیا همه براش می میرن / تموم حاجتا رو همه از می گیرن
بین دو نهر آبه ، یه سرزمین خشکه / شمیم باغ و لاله اش خوشبو ز عط مُشکه
شبای جمعه زهرا زائر این زمینه / سینه زن حسینه ، یل ام البنینه
شیعیان آنلاین::::::http://shiayan-online.persianblog.ir
السلام علیک یا ابا عبدالله …
پرسیدم:ازحلال ماه، چراقامتت خم است؟ آهی کشیدوگفت:که ماه محرم است
گفتم: که چیست محرم؟باناله گفت:ماه عزای اشرف اولادآدم است
جای خالی خدا را در زندگی هایتان هیچ چیزی پر نخواهد کرد
...هیچ چیز
و این حقیقت را گروهی زود میدانند که ما به آنها عارف می گوئیم
گروهی دیر میدانند که به آنها زاهد می گوئیم
گروهی خیلی دیر می دانند که به آنها تائب می گوئیم
...و گروهی اصلا نمی دانند که به آنها غافل می گوئیم
...و لا تکن من الغافلین...از غافلین نباشیم
تسبیحات حضرت زهرا(علیهاالسلام) از آثار و برکات بسیارى برخوردار است که از جملهى آنها نجات یافتن از شقاوت و بدبختى است. هر انسانى به تناسب بینش و نگرشى که به جهان هستى و وجود پرآشوب خود دارد به دنبال خوشبختى است، و به عبارتى دیگر یکى از مهمترین مسائلى که همهى انسانها را آگاه یا ناآگاه به خود مشغول داشته است به طورى که کارهاى زندگى و برنامههایشان را در جهت وصول به آن پىریزى مىکنند، مسئلهى رسیدن به سعادت و گریز از شقاوت است.
منتهى از آنجایى که انسان اختیار دارد؛ راه خودش را باید آزادانه انتخاب کند. لذا انسان بعد از این که راه برایش نمایان شد، گاهى حسن انتخاب به خرج مىدهد و راه هدایت مىپیماید، و گاهى سوء انتخاب به خرج داده و راه ضلالت و گمراهى پیش مىگیرد. و این مسئله شقاوت و سوء عاقبت مسئلهاى است که همهى آنان که به خود آمدهاند، از آن مىترسند و آنها که بصیرت ندارند و در خواب غفلت عمر مىگذرانند از آن نیز به غفلت به سر مىبرند.
لذا آن دسته که داراى بصیرت هستند، به لحاظ خوف از شقاوت همیشه دست به دعا و ذکر بلند مىکنند و با تضرع و اصرار از خداى خویش طلب دورى از شقاوت و رسیدن به سعادت مىنمایند. مداومت بر تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام)، موجب محفوظ ماندن از شقاوت و بدبختى است.
از این رو شایسته نیست که از برکات و آثار آن غفلت نموده و در انجام آن کوتاهى و سستى نماییم. امام صادق(علیهالسلام) در این رابطه مىفرماید: «یا ابا هارون، انا نامر صبیاننا بتسبیح فاطمه علیهاالسلام کما نامرهم بالصلاه، فالزمه، فانه لم یلزمه عبد فشقى»(1)؛ اى ابا هارون! ما بچههاى خود را همانطور که به نماز امر مىکنیم به تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام) نیز امر مىکنیم. تو نیز بر آن مداومت کن، زیرا هرگز به شقاوت نیفتاده است بندهای که بر آن مداومت نموده است.
و نیز از این حدیث شریف استفاده مىشود که شایسته است والدین محترم، تسبیحات حضرت زهرا (علیهاالسلام) را مانند نماز به فرزندانشان تعلیم کنند، باشد که مشمول این حدیث گردند.
شیطان همواره دشمن دیرینهى انسان بوده و هست و هیچگاه انسان از حیلهها و خواطر شیطانى او در امان نیست. شیطان بنا بر آیات الهى، دشمن قسم خوردهى انسان است تا او را به هر طریق ممکن به گمراهى بکشاند. از این رو آدمى همیشه در معرض تهاجم شیطان و وساوس شیطانى است. بعضى انسانها در مقابل این تهاجم شیطانى و خواطر نفسانى همیشه در حال فرارند که در این صورت همواره مورد تعقیب شیطان و خواطرند، و هیچگاه خلاصى ندارند و اى بسا در آخر خسته شده و نفسزنان تسلیم شوند، و عدهاى اندک در تلاشاند که با مداومت بر ذکر و فکر و عمل، چنان رفتار کنند که شیطان و خواطر را از خود فرارى دهند و شیطان را از خود دور کنند که البته راهى است مشکل. کسانى که به این مقام برسند داراى نفس مطمئنه خواهند شد که دیگر دگرگونى در آن راه ندارد.
وقتى انسان توانست شیطان را از خود دور و طرد کند، و به طاعات عمل نماید و در کارها و اذکار و عبادتهاى خود اخلاص ورزد، رضایت خدا نیز حاصل گردد، چون شیطان و وساوس او یکى از بزرگترین موانع کسب رضایت و خشنودى حقتعالى است. آرى رضا و رضوان خداوند سبحان مطلوب سالکان و منتهاى آرزوى عارفان است.
از امام صادق(علیهالسلام) روایت است که وقتی انسان در جاى خواب خود مىخوابد، فرشتهی بزرگوارى و شیطان سرکشی به سوى او مىآیند، پس فرشته به او مىگوید:
روز خود را به خیر ختم کن و شب را با خیر افتتاح کن، و شیطان مىگوید: روز خود را با گناه ختم کن و شب را با گناه افتتاح کن. اگر اطاعت فرشته کرد و تسبیحات حضرت زهرا(علیهاالسلام) را در وقت خواب خواند، فرشته آن شیطان را مىراند و از او دور مىکند، و او را تا هنگام بیدارى محافظت مىکند، پس باز شیطان مىآید و او را امر به گناه مىکند و ملک او را به خیر امر مىکند. اگر از فرشته اطاعت کرد و تسبیح آن حضرت را گفت آن فرشته، شیطان را از او دور مىکند و حقتعالى عبادت تمام آن شب را در نامهى عملش مىنویسد.(3)
بنا بر روایت امام صادق(علیهالسلام)، تسبیحات حضرت زهرا(علیهاالسلام) از جملهى ذکر کثیرى است که خداوند در قرآن کریم یاد فرموده است:
«تسبیح فاطمة الزهراء علیهاالسلام من الذکر الکثیر الذى قال الله عز و جل: «واذکروا الله ذکرا کثیرا.» و از طرفى رسول گرامى اسلام فرموده است: «من اکثر ذکر الله عز و جل احبه الله و من ذکر الله کثیرا کتبت له برائتان؛ برائة من النار و برائة من النفاق»(4)؛ هر کس ذکر خداى عزوجل را بسیار کند خداوند او را دوست دارد، و هر کس ذکر خدا را بسیار کند براى او دو برائت(منشور آزادى) نوشته شود: یکى برائت از آتش جهنم، و دیگرى برائت از نفاق و دورویى. لذا تسبیحات صدیقهى طاهره اگر با شرائطش انجام پذیرد، موجب برائت از دوزخ و نفاق مىگردد.
پینوشتها:
1ـ فروع کافى، کتاب الصلاه، ص 343، ح 13.
2ـ وسائل الشیعه، ج 4، ص 1023، ح 3.
3ـ شیطان دشمن دیرینهى انسان، محمد نصیرى، ص 136.
4ـ اصول کافى، ج 2، ص 499، ح 3.
گروه دین و اندیشه تبیان، هدهدی .
برگرفته از سایت:تبیان.tebyan.net
یکى از راههایى که مىتواند شیطان را از انسان دور کرده و موجبات رضاى الهى را فراهم آورد مداومت بر تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام) است. امام باقر(علیهالسلام) مىفرماید: «من سبح تسبیح فاطمه علیهاالسلام ثم استغفر، غفر له، و هى مائه باللسان، و الف فى المیزان، و یطرد الشیطان، و یرضى الرحمان»(2)؛ هر کس تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام) را بجا آورد و پس از آن استغفار کند، مورد مغفرت قرار مىگیرد، و آن تسبیح به زبان صد تا است، و در میزان (اعمال) هزار (ثواب) دارد، و شیطان را دور کرده، و خداى رحمان را خشنود و راضى مىنماید.
محرم نخستین ماه از ماههای دوازده گانه قمری و یکی از ماههای حرام است که در دوران جاهلیت و نیز در اسلام، جنگ در آن تحریم شده بود.
شب و روز اول محرم به عنوان اول سال قمری دارای نماز و آداب خاصی است که در کتاب شریف مفاتیح الجنان بیان شده است.
محرم، ماه حزن و اندوه و عزاداری شیعیان در شهادت حضرت امام حسین علیه السلام است.
حوادث و وقایع فراوانی در ماه محرم رخ داده است که در زیر به برخی از آنها اشاره میشویم:
غزوه ذات الرقاع، فتح خیبر، ازدواج حضرت زهرا، ورود امیر مؤمنان علی علیه السلام، حادثه خونین کربلا - تاسوعا و عاشورا و شهادت امام حسین علیه السلام و اسارت خاندان امام به کوفه و شام.
همچنین نقل است که به خلافت رسیدن عثمان، قتل محمد امین برادر مأمون عباسی، قتل جعفر برمکی و انقراض آل برمک و دولت برامکه، واقعه هولاکو و مستعصم و انقراض دولت بنی عباس در این ماه بوده است.
عروج حضرت ادریس به آسمان، استجابت دعای حضرت زکریا علیه السلام، عبور حضرت موسی علیه السلام از دریا و غرق شدن فرعونیان در نیل و عذاب اصحاب فیل نیز در ماه محرم رخ داده است.
منابع:
هدایة الانام الی وقایع الایام، محدث قمی، ص 53؛ مفاتیح الجنان، ص 521
برگرفته از:www.aee.medu.ir
بسم الله الرحمن الرحیم
هر چه فکر کردم در خور نام امام صادق(ع) چیزی بنویسیم نبود در ذهنم اخر به من می شه گفت شیعه اخه به من هم می شه گفت پیرو مذهب جعفری اخه من که با زور هم نمی تونم چهار خط از امام و رهبر مذهب خودم حرف بزنم و چیزی بگم شیعه بودن من به درد چی می خوره حالا چرا راه دوری برم بگو از امام حسین که این همه سنگش به سینه می زنی چی می دونی می گم امام حسین این بود ان بود اما تا می رسم به امام حسن(ع)فقط می دونم که امام حسن(ع) تو کوچه های مدینه و قضیه سیلی خوردن بامادر بود یا اینکه امام حسن (ع) با زهر توسط همسرش شهید شدیا اینکه امام علی(ع) به امام حسن(ع) گفت: حسن جان اگر خواستی قاتل مرا قصاص کنی فقط یک ضربت به او بزن و همین...اما خلاصه بعد از این همه گشتن تو کتاب هام و یادداشت هام و اطلاعاتم به این رسیدم که امام صادق علیه السلام نامش جعفر لقبش صادق و کنیه اش ابو عبدالله بود نام پدر ایشان امام محمد باقر (ع) و نام مادرشان ام فروه بود تاریخ ولادت ایشان ۱۷ ربیع الاول سال ۸۳ هجری قمری در شهر مدینه بود ایشان ۳۴ سال از عمر پر برکتشان را به امامت پر داختند ودر سن ۶۵ سالگی یعنی در۲۵ شوال سال ۱۴۸ هجری قمری به شهادت رسیدندعلت شهادت ایشان مسمومیت توسط زهر به دست منصور دوانیقی لعنت الله علیه و آرمگاه و حرم ایشان در قبرستان بقیع است هرچند که در بقیع حرم نیست از بارگاه و ضریع خبر نیست اما از امام صادق(ع) ۱۰ گل به یادگار ماند که ۷ پسر و۳ دختر می باشد و فرزند برومند ایشان امام موسی کاظم (ع) می باشداما نحوه ارشاد و امامت امام جعفر صادق (َع) همزمان با پایان دوره حکومت بنی امیه و اغاز حکومت عباسیان بود و با توجه به زمان مناسب این دوره امام صادقدارای شاگردان فراوانی بود شاگردان ان حضرت به دو دسته تقسیم می شدند: با واسطه و بی واسطه که از جمله شاگردان با واسطه می توان به امام شافعی ،ابو حنیفه اشاره کردو شاگردان بی واسطه به مالک بن انس ، ابو سفیان ثوری، جابربن حیان اما مذهب از ان جهت که این امام همام به تربیت شاگردان فراوان و احادیث فراوان به جا مانده از ایشان مذهب ما را مذهب جعفری می گویند و امام صادق حق فراوانی بر گردن شیعه داردمصیبت در مورد شهادت امام صادق:منصور دوانیقی ملعون از فعالیت های امام صادق (ع)بسیار نگران بود و همواره انحضرت رامورد اذیت و ازار قرار می داداو برای فرماندار مدینه ومکه حسن بن زید پیام داد که خانه جعفر بن محمد علیه السلام را بسوزان!او نیز این دستور را اجرا کرد و خانه امام (ع) را اتش زد که اتش ان تا به راهرو خانه سرایت کرد،امام صادق (ع)بیرون امد ومیان اتش گام بر می داشت و می فرمود:منم فرزند اسناعیل که فرزندانش مانند رگ و ریشه در اطراف زمین پراکنده اندمنم فرزند ابراهیم خلیل خدا،شبی به دستور منصور امام صادق (ع) را در نیمه های شب با سر برهنه و بدون روپوش به حضور او اوردند منصور با کمال جسارت و خشونت به ان حضرت گفت:ابا جعفر تو با این سن و سال شرم نمی کنی که خواهان ریاست هستی ومی خواهی میان مسلمین فتنه و اشوب بپا کنی ؟سپس شمشیر خود را از غلاف بیرون کشید تا گردن امام را بزند ناگاه رسول خدا (ص) را در برابر خود دید شمشیر را در غلاف گذاشت این اتفاقتا سه بار تکرار شد و منصور از قتل امام منصرف شد و سر انجام منصور به وسیله انگوری که ان را به زهر الوده کرده بود امام صادق (ع) را مسموم کرد از ان روز به بعد حال ان حضرت بد شد و روز به روز لاغرتر می شدند تا اینکه ان زهر گوشت های بدن ان حضرت را از بین برد و حضرت دنیا را وداع گفتندچند حدیث از امام صادق (ع):امام صادق فرمود: المتقون ،شیعیان امام علی (ع) هستند و غیب همان حجت غایب است امام صادق فرمود: بهترین عبادت همواره اندیشیدن درباره خدا و قدرت اوست امام صادق فرمود:هر کس بمیرد و امام زمانش رزا نشتاسد به مرگ جاهلیت مرده است امام صادق فرمود:خداوند به عدالت و داد خویش نشاط و اسایش را در یقین و رضا قرار داده و غم وانده را در شک و نا خرسندی و حال با این همه حق امام صادق (ع) بر شیعیان باید انچنان عزاداری کنیم که برای همام حسین عزاداری می کنیم من نیز این مصیبت را به امام زمان علیه السلام و همه شیعیان و عالمان و عرفانتسلیت عرض می کنم
مولای یا مولای
انت القوی
و انا الضعیف...
و هل یرحم الضعیف الا القوی؟؟؟
رفقا یادتون نره واسه ظهور آقا دعا کنید...
بیاید "قدر را قدر بدانیم"...
خجسته میلاد باسعادت دومین اختر تابناک امامت و ولایت ، امام حسن مجتبی (ع) بر عموم شیعیان جهان مبارک باد .
در نیمه ماه رمضان سوم هجری، اولین فرزند علی علیهالسلام و فاطمه سلام الله علیها به دنیا آمد. پس از ولادت، نامگذاری از جانب مادر به پدر، و از او به رسول خدا محوّل شد و آن حضرت هم منتظر نامگذاری پروردگار ماند.
تا اینکه جبرئیل ،امین وحی، فرود آمد و گفت: « خدایت سلام میرساند و میگوید چون علی برای تو همانند هارون برای موسی است، نام فرزندش را نام فرزند حضرت هارون علیه السلام یعنی شبّر قرار ده!»
رسول خدا فرمود: « زبان من عربی است و شبّر، عبری است.»
جبرئیل گفت: « شبّر در زبان عرب به معنای« حسن» است.»
به این ترتیب، کودک، حسن نام گرفت. تنها کنیهی آن حضرت « ابو محمد» و مشهورترین القابش« سیّد» و «سبط» و «تقی» است.
نقش خاتم و انگشتر امام حسن را « العزه لله» گفتهاند؛ روز هفتم پس از ولادت، رسول خدا صلّی الله علیه وآله و سلّم مستحبات ولادت را در مورد حسن به جا آوردند و حسن را به« ((ام فضل (لبابه)|ام الفضل))» ،همسر عمویشان، سپردند تا او را از شیری که به خاطر زایمان فرزندش، قثم، در پستان داشت، شیر دهد. بعدها نیز رسول خدا برای امام حسن، ادعیهی عافیت و حرزهای مخصوص چشمزخم را خواندند.
ذکر امام حسن علیه السلام در قرآن : قرآن مجید مشتمل است بر یادکردی از شخصیتها، از خوبان یا از بدان، لیکن این یادکرد گاهی همراه با ذکر نام است(همانند آنچه درباره موسی و فرعون ذکر شده است) و گاه فقط با توصیف، و بدون ذکر نام.( همانند آنچه درباره امام علی علیهالسلام نازل شده است.) درباره امام حسن علیه السلام نیز آیاتی به صورت توصیف و بدون ذکر نام نازل شده است؛ همانند آیه تطهیر ، آیه ذوی القربی و آیه اولی الامر.
رابطه امام حسن علیه السلام و رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم : امام حسن علیه السلام بیشتر از هفت سال با رسول خدا زندگی نکرد، ولی در همین مدت به شدت مورد عنایت آن حضرت بود و استفادههای علمی و تربیتی فراوانی برد. محبت رسول خدا به امام حسن بسیار فراوان بوده و آن حضرت، گاهی نوهاش را در کارهای بزرگی همانند بیعت رضوان و مباهله با نصارای نجران هم شرکت میداده است. رسول خدا دربارهی او تعریف و تمجیدهای فراوانی نموده است که امام بعدها به مناسبتهای مختلف، از آنها برای معرفی شخصیت الهی خویش سود جست.
امام حسن و فاطمه زهرا سلام الله علیها امام حسن علیه السلام با مادر خود، فاطمهی اطهر، رابطهای عمیق و متعالی داشت. فاطمه گاه با فرزندش بازیهای کودکانه میکرد و گاه با ملاطفت مادرانه او را به عبادات مستحب تشویق مینمود. حسن نیز گزارش سخنان رسول خدا را پیش از هر کس، از مسجد به مادر میرساند و گاه در عبادت مادر دقت میکرد و از آن درسها میگرفت.
این ارتباط صمیمی در اواخر عمر مادر اوج گرفت؛ تا آنجا که این دو به همراه هم و با تن و قلبی آزرده به زیارت قبر رسول الله و بقیع میرفتند و شگفت آن که این رابطه پس از ارتحال مادر نیز باقی ماند؛ به طوری که فاطمه پس از وفات دستهای مجروح خویش را از کفن بیرون آورد و حسنش را در آغوش کشید. امام حسن نیز سالها بعد در حضور دشمنانی همانند معاویه و مغیره بن شعبه مصیبت مضروب شدن مادر را یادآور شد.
امام حسن در دوران پیش از خلافت پدر : از این دوران اطلاع زیادی در دست نیست. فقط این مقدار مسلم است که امام علیه السلام در خدمت پدر بوده است؛ گاه از روی دلسوزی در تأمین رفاه پدر میکوشیده و گاه همراه او در برخی فعالیتهای اجتماعی شرکت میکرده است( همانند شرکت در شورای شش نفره ی تعیین خلیفه پس از عمر و شرکت در بدرقه ابوذر به هنگام تبعید)، و گاه پارهای مأموریتهای مهم را از طرف پدر عهدهدار بوده است (همانند آبرسانی به منزل عثمان در حال محاصره.) سیاستهای عملی امام حسن علیه السلام کاملاً هماهنگ با پدر است، لذا همانند او در هیچیک از جنگها و فتوحات پس از رسول خدا در تمام این دورهی 25 ساله شرکت ننموده است.
امام حسن علیه السلام با پدر، از آغاز خلافت تا شهادت : امام حسن از آغاز بیعت مردم با حضرت علی علیه السلام تا لحظه شهادت آن حضرت در مقام قویترین بازوی آن حضرت عمل کرد. در جریان بیعت، حضوری جدی داشت؛ در سه جنگ جمل ، صفین و نهروان حاضر بود. پیش از جنگ جمل هم به همراه عمّار یاسر و قیس بن سعد به کوفه رفت و با سرکوبکردن فتنهی ابو موسی اشعری ، مردم را به جنگ با مردم بصره فرا خواند. گهگاه به جای پدر نماز جمعه بر پا داشت. در شب ضربت خوردن پدر قصد داشت همراهیاش کند که با منع پدر، منصرف شد. پس از ضربتخوردن پدر نیز تمام تلاش خود را برای بهبود و استراحت آن حضرت به کار بست و در پایان به وصایای او گوش سپرد.
حضرت علی علیه السلام قبل از شهادت، امام حسن را وصی خود تعیین کرد. رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم نیز قبل از آن به دو گونه این وصایت را اعلام کرده بودند؛ یکی به صورت تصریح به امامت امام حسن و امام حسین علیهماالسلام پس از پدرشان، و دوم تصریح به امامت اوصیاء دوازدهگانهی خود، با ذکر اسامی آنها.
امام حسن علیه السلام پس از خلافت و قبل از صلح (دوران کوتاه خلافت ظاهری): دوران کوتاه چند ماهه خلافت ظاهری امام حسن علیه السلام، پر ماجرا سپری شد. بلافاصله پس از شهادت حضرت علی علیه السلام، امام حسن به مسجد آمد و در سخنانی شیوا تلویحاً مردم را به بیعت با خویش فراخواندند.
پس از سخنرانی و با تبلیغ نافذابن عباس مردم کوفه با آن حضرتبیعت کردند. امام نیز بیعتشان را براین اساس که از او پیروی کنند و با هر کس جنگید، بجنگند و با هر کس صلح کرد، صلح کنند، پذیرفت؛ و سپس به تحکیم پایههای حکومت خویش پرداخت، ابن ملجم ،قاتل پدر، را گردن زد و اکثر فرمانداران مناطق را که به دست پدرش نصب شده بودند، تثبیت نمود و برخی را تغییر داد.
جاسوسهای معاویه را پیدا کرد و گردن زد، نامهی تندی به وی نوشت و او را تهدید به جنگ نمود. نامهنگاری میان حضرت و معاویه ادامه یافت تا اینکه معاویه لشکری عظیم به سوی عراق گسیل داشت و حضرت نیز درصدد تهیه لشکری برای مقابله با او برآمد.
صلح امام مهمترین حادثه در زندگی امام حسن علیهالسلام جریان صلح معاویه با آن حضرت است. تحلیل این حادثه ضروری به نظر می رسد زیرا خود امام صلحش را حجتی بر آیندگان میداند؛ یعنی بر اساس عملکرد حضرت، وظیفه انسان نیز در شرایط مشابه با آن زمان، صلح و مصالحه است.
بررسی مقدمات و شرایط و عللی که صلح را ایجاب کرد و دقت در کیفیت وقوع صلح و مواد صلحنامه و موشکافی نتایج شیرین صلح برای جناح حق و ضربههای سهمگین آن بر جناح باطل بهخوبی روشن میکند که صلح آن حضرت در حقیقت انقلاب سبزی بود که زمینه انقلاب سرخ حسینی را فراهم ساخت و این نرمش قهرمانانه در کنار آن جنبش ظلمستیزانه، پایهریز انقلاب علمی امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام در عصر طلایی خلأ انتقال قدرت از بنیامیه به بنیعباس گشت و به این ترتیب، اسلام ناب محمدی که در تشیع جلوهگر بود، نهال خود را آبیاری نمود و به درخت تنومندی تبدیل کرد.
امام پس از صلح تا شهادت تمامی تلاش امام حسن پس از قبول صلح این بود که فواید مورد نظرش را از صلح به نتیجه برساند و بر این اساس در تمام این مدت به حفظ نیروهای کیفی و خالص ، بازسازی نیروهای خسته و وازده و تفسیر صحیح اسلام پرداخت.
عملکرد دشمنشکن حضرت پس از صلح چنان قدرتمند بود که معاویه را به فکر شهادت آن حضرت انداخت.
/a>/a>
امام حسن علیه السلام به رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم از همه شبیهتر بود. زیبایی بینظیری داشت.رنگش سفید بود و اندکی متمایل به سرخ، چشمانش درشت و سیاه، و محاسنش انبوه. جثهای قوی، تنومند و چهارشانه داشت. مویش مجعد (فردار) و قامتش متوسط بود.
سیرت و فضائل و مناقب امام : شمارش مناقب هیچیک از اهل بیت عصمت علیهم السلام ممکن نیست. در زیارت جامعه خطاب به آنان میگوییم: « سروران من! ستایش شما را شماره نتوانم کرد و به آنچه در شأن شماست نتوانم رسید و به اندازه و قدرتان وصف نتوانم گفت.»
امام حسن علیه السلام نه تنها از این خطاب مستثنی نیست بلکه به خصائصی از قبیل« سبط اکبر» بودن نیز برخوردار است.
حلم بیپایان، علم فراوان، جود و عبادت، زهد و بلاغت، تواضع و شجاعت آن حضرت، نه دوست بلکه دشمن را به اعتراف و اعجاب واداشته است؛ و فضیلت و افتخار، آن است که دشمن به آن گواهی دهد.
معجزات امام : از معجزات آن حضرت جز اندکی در تاریخ نقل نشده است( همانند اینکه پدر را پس از شهادتش به صورت زنده به گروهی نشان داد.) و نیز نمونههایی از استجابت دعا و نفرینهای آن حضرت (همانند رطب دادن نخلی خشکیده به دعای او.) ولی اکثر معجزات و کرامات حضرت در اخبار از غیب و پیشگوییها تجلّی کرده است.
شهادت امام تلاش موفق امام حسن برای بهکرسی نشاندن اهداف صلح باعث شد که معاویه طرح قتل حضرت را پیگیری نماید تا بتواند به خواسته دیرین خود یعنی تبدیل خلافت اسلامی به سلطنت موروثی، جامهی عمل بپوشاند. به این ترتیب سمی مهلک تهیه کرد و آن را توسط همسر آن حضرت به او خوراند.
حضرت پس از مدتی درد و رنج، در روز 28 ماه صفر سال 50 هجری به لقاء الله شتافت.
برادرش امام حسین علیه السلام، جنازهی او را پس از تغسیل و نماز برای دفن به سوی مسجد و روضه پیامبر برد ولی سرانجام بر اثر ممانعت بنیامیه در بقیع به خاک سپرد.
ثواب عزاداری و گریه بر امام حسن رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم سالها پیش از شهادت امام حسن فرموده بود : « هر کس بر حسن گریه کند، چشمش روزی که دیدهها کور می شوند (روزقیامت)، کور نمی شود و هرکس در مصیبت او اندوهگین شود، روزی که همه دلها اندوهگین است، غم و اندوهی ندارد. زیارت حسن مایهی استواری قدمها در قیامت است.»
شاگردان و یاران امام نام بیش از 30 نفر از شاگردان و یاران آن حضرت در تاریخ ثبت شده است.
همسران امام بررسی موضوع زنان امام حسن علیه السلام بسیار لازم است زیرا زشتترین تهمتی که به حضرت از طرف دشمنان و دوستان نادان زده شده است، کثرت اغراقآمیز ازدواجها و طلاقهای اوست؛ تا جایی که برخی، تعداد همسران آن حضرت را 400 نفر گفتهاند.
مجموعه زنانی که نام خود و پدرشان در تاریخ ثبت است و به عنوان همسر حضرت ذکر شدهاند، صحیح یا ناصحیح، به ده نفر نمیرسد؛ و در حقیقت بنیامیه خواستهاند با تهمت لذتطلبی مفرط به آن حضرت، صلح او را به صورتی تحریفیافته تفسیر کنند.
فرزندان امام کمترین عددی که درباره فرزندان حضرت نوشتهاند 7 نفر و بیشترین عدد 23 نفر است. شیخ مفید ، فرزندان حضرت را 15 نفر میداند( هشت پسر و هفت دختر.)
از دختران حضرت 4 نفر و از پسرانش نیز 4 نفر صاحب فرزند شده اند. البته دو تن از پسران، فرزند پسر نیاوردند و به همین جهت نسل تمامی سادات حسنی به آن دو پسر دیگر که فرزند پسر آورده اند زید و حسن مثنّی) منتهی میگردد. در سلسله سادات حسنی، دانشمندان، سلاطین، محدّثان و انقلابیون متعددی وجود دارد.
گزیده سخنان امام علیرغم شخصیت منحصر به فرد امام حسن علیهالسلام، متأسفانه مقدار سخنانی که از حضرتش باقی مانده، اندک است و این به خاطر فشارهای غاصبان خلافت و بنیامیه بوده است.
سخنانی که از حضرت به دست ما رسیده، در سه قالب اشعار ، احتجاجات واحادیث است که گونه سوم، گاه به صورت سخنرانی و گاه به صورت پاسخ به سؤالی یا جواب نامهای بوده است./a>/a>/a>/a>/a>/a>
از نظر پزشکی برایم ثابت شد که حرف الف که کلمه "الله" با آن شروع میشود، از بخش بالایی سینه انسان خارج شده و باعث تنظیم تنفس میشود، به ویژه اگر تکرار شود و این تنظیم تنفس به انسان آرامش روحی میدهد...
این پژوهشگر غیرمسلمان هلند میگوید:
پس از انجام تحقیقاتی سه ساله که بر روی تعداد زیادی مسلمان که قرآن میخوانند، به این نتیجه رسیدم که ذکر کلمه جلاله "الله" و تکرار آن، موجب آرامش روحی میشود و استرس و نگرانی را از بدن انسان دور میکند و نیز به تنفس انسان نظم و ترتیب میدهد.
وی در ادامه افزود: بسیاری از این مسلمان که روی آنان تحقیق میکردم از بیماریهای مختلف روحی و روانی رنج میبردند. من حتی در تحقیقاتم از افراد غیرمسلمان نیز استفاده کرده و آنان را مجبور به خواندن قرآن و گفتن ذکر "الله" کردم و نتیجه باز هم همان بود. خودم نیز از این نتیجه به شدت غافلگیر شدم زیرا تأثیر آن بر روی افراد افسرده، ناامید و نگران، تأثیری چشمگیر و عجیب بود.
این پژوهشگر هلندی همچنین گفت: از نظر پزشکی برایم ثابت شد که حرف الف که کلمه "الله" با آن شروع میشود، از بخش بالایی سینه انسان خارج شده و باعث تنظیم تنفس میشود، به ویژه اگر تکرار شود و این تنظیم تنفس به انسان آرامش روحی میدهد. حرف لام که حرف دوم "الله" است نیز باعث برخورد سطح زبان با سطح فوقانی دهان میشود. تکرار شدن این حرکت که در کلمه "الله" تشدید دارد نیز در تنظیم و ترتیب تنفس تأثیرگذار است. اما حرف هاء حرکتی به ریه میدهد و بر دستگاه تنفسی و در نتیجه قلب تأثیر بسیار خوبی دارد و موجب تنظیم ضربان قلب میشود.
به راستی که قرآن کریم در آیهای کریمه میفرماید: "الذین آمنوا وتطمئن قلوبهم بذکر الله ألا بذکر الله تطمئن القلوب". با توجه به اینکه در ماه مبارک رمضان به سر میبریم، نیک است ذکر نام جلاله را فراموش نکنیم.