سنت مرموز خدا در کمین انسانها

یادش بخیر! بچه که بودم، به اقتضای عالم کودکی هر گاه شیطنتی از من سر می زد، مادر بزرگم (عمر همه مادر یزرگها مستدام) از روی اعتقاد می گفت بچه جان! اینقدر شر به پا نکن! عاقل باش! چوب خدا بی صداست، دیر و زود عقوبتش دامنت رو می گیره.

آن کودک شرور البته مادر بزرگ بیچاره را اندکی دست می انداخت و به خنده می گفت: « مادر بزرگ! خدا که آقا معلم نیست که چوب داشته باشه.»

آن روز اگر چه به اقتضای خردی و خامی، عمق این سخن حکیمانه را در نمی یافتم، امروز اما می دانم چرا چوب خدا بی صداست؟

ادامه...

ادامه مطلب ...

چرا مرد فقیر، نصف مال مرد ثروتمند را نپذیرفت؟

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
لا‌ اله الا‌ الله الملک الحق المبین
سلام
امام صادق علیه‏السلام :

مـرد ثروتمندى بـا لباسهایى نـو و پـاکیزه خدمت پیامبر خدا صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم آمد و کنار آن حضرت نشست . پس از او مردى درویش با جامه‏هاى ژولیده و چرکین وارد شد و پهلوى آن مرد نشست . مرد توانگر جامه خود را از زیر ران او کشید و جمع کرد .

 پیامبر خدا صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم به او فرمود : ترسیدى که چیزى از فقر او به تو رسد ؟

عرض کرد : نه .

فرمود : ترسیدى از دارایى تو چیزى به او رسد ؟

عرض کرد : نه .

فرمود : ترسیدى لباست را کثیف ‏کند ؟

عرض کرد : نه .

فرمود : پس چرا این کار را کردى ؟

عرض کرد : اى پیامبر خدا ! من همدمى (شیطانى) دارم که هر کار زشتى را در نظرم زیبا جلوه مى‏دهد وهر کار خوبى را برایم زشت نمایش مى‏دهد . اکنون نصف مال خود را به این مرد بخشیدم .

پیامبر خدا صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم به آن مرد تهیدست فرمود : تو مى‏پذیرى ؟

عرض کرد : نه .

مرد ثروتمند به او گفت : چرا ؟

گفت : مى‏ترسم حالتى که به تو راه یافت ، به من هم راه یابد !

شب پاکی

دست دعا

این روزها احساس می کنم روحم به یک حمام گرم نیاز دارد می دانی چرا؟

در طول این دو سه هفته چه بسیار سخن ها که نباید می گفتم اما با توجیه روشنگری و دانستن حق است برزبان راندم.

چه بسیار صورت های محرم ونا محرم را مشاهده کردم با توجیه اینکه حضور سبز و سرخ مردم را دریابم.

چه بسیار نوا ها و نغمه های نادرست را شنیدم و در رد آن هیچ نگفتم .

چه بذر بغض ها و کینه ها در قلب خویش نشاندم وبا آب بد گمانی و تهمت بارور ساختم.

خدایا دیگر از تحمل و بدوش کشیدن این بارهای سنگین وسیاه خسته و شرمنده ام .

احساس می کنم ،نه  از احساس گذشته است حقیقتا باور می کنم در این مدت به خودم خیلی ظلم کرده ام.اکنون با تمام وجود فریاد می زنم:ظلمت نفسی وتجرات بجهلی.

خواهش می کنم برید ادامه ضرر نمیکنید

التماس دعا

ادامه مطلب ...

عروسی که شفیع قیامت است!

قرآن

کاروان "شناختنامه" قرآن، اینک در آستانه بلند سوره "الرحمن" ایستاده‏است، منزلگاهی دیگر از پنجاه و پنجمین وادی نور.

نام بلندآوازه این سوره‏، «رحمن»، همان نام شکوهمندانه خداست، خدایی که آموزنده کتاب تشریع، قرآن، آفریننده کتاب تکوین،انسان، و بیان آموز اولین و آخرین است.

درباره فرودگاه این سوره، دیدگاه مشهور همان قول «ابن عباس» است که می گوید: آیات این سوره، جز آیه 29، همگی در مکّه فرود آمده است امّا عده ای دیگر از مفسران، چون «حسن» بر آنند که آیات این سوره بی استثناء، جملگی در مدینه نازل شده است.

در اهمیت تلاوت این سوره روایتهایی بی شمار وارد شده است از جمله پیامبر رحمت گستر درباره اش فرموده است:

ادامه در ادامه...

ادامه مطلب ...

گفتم بنویسم به یاد تو،

گفتم بنویسم به یاد تو، یادم آمد که پیشتر از غافلان بوده ام . گفتم بنویسم با

عشق به تو، یادم آمد هنوز عاشق نشده ام. گفتم پس بگذار کمی باخورشید

باشم برای طلوع، یادم آمد که من سالها پیش غروب کرده ام. گفتم پس

بگذار کمی دعا کنم برای آمدنت. گفتم: اللهم عجل لولیک الفرج.

ویروسی در همین نزدیکی ها

ویروسی در همین نزدیکی ها

آیا تا به حال درباره خطرناکترین ویروس دنیا چیزی شنیده اید؟ آیا می دانید هوشمندترین ویروس دنیا چه نام دارد؟ از نحوه فعالیت این ویروس چقدر مطلعید؟ 

این روزها تا کسی سخن از"ویروس" به میان می آورد نا خود آگاه همه ذهنشان به سوی ویروسهای کامپیوتری و یا ویروسهای زیست شناسی معطوف می شود.

نمی گویم این ویروسها خطرناک نیستند و نباید آنها را شناخت، بلکه از هر ویروسی خواه مضر یا مفید، خطرناک یا بی خطر باید برحذر بود؟

اصل صحبت من این است که در دنیای پیرامون ما ویروس و ویروسهای دیگری هم وجود دارند که به هیچ روی نباید آنها را دست کم گرفت چرا که یک آن غفلت ازآنها چه بسا داغ حسرتی ابدی بر دل انسان بگذارد. درست به همین دلیل، شناخت این موجودات موذی و خطرناک بیش از هر پدیده دیگری ضرورت دارد. 

ادامه مطلب ...

مناطق ممنوعه شیطان کجاست؟

شیطان

قلمروی شیطان «تشریع‏» است نه «تکوین‏» یعنی قلمروی شیطان فعالیتهای تشریعی و تکلیفی بشر است و ‏شیطان فقط در وجود بشر می‏تواند نفوذ کند نه افعال او.

قلمروی شیطان در وجود بشر نیز محدود است‏ به نفوذ در اندیشه او و بدن او.

نفوذ شیطان در اندیشه بشر نیز منحصر است‏ به حد وسوسه کردن و خیال یک امر باطلی را در نظر او جلوه دادن.

قرآن این معانی را با تعبیرهای «تزیین‏»، «تسویل‏»، «وسوسه‏» و امثال اینها بیان می‏کند و اما اینکه چیزی را در نظام جهان بیافریند و یا اینکه تسلط تکوینی بر بشر داشته باشد یعنی به شکل یک قدرت قاهره بتواند بر وجود بشر مسلط شود و بتواند او را بر کار بد اجبار و الزام نماید، از حوزه قدرت شیطان خارج است.

معنی و مفهوم اضلال و قلمروی شیطان یعنی اینکه اجبار و الزامی نسبت‏به بشر در کار نیست هر چه هست «وسوسه‏» است و «دعوت‏» است و «تزیین‏» است و «تسویل‏».
 

ادامه مطلب ...

..:::حسود:::..

امام حسن مجتبی علیه السلام:هیچ ظالمی را مانند حسود مظلوم ندیدم.

یعنی اینکه حسود همزمانی که ظلم می کند مظلوم نمایی می کند و به ظلم کردنش ادامه می دهد و از این طریق مردم بی بصیرت را نیز با خود همراه می کند.افتاده را میزند اگر به او بگویی چرا افتاده را میزنی در جواب میگوید می خواهد بلند شود و تلافی اذیت هایم را دربیاورد.آیا این رسم همزیستی و نوع دوستی است؟آیا این مردم آزاری نیست؟آیا این رفتار در حق همسایه همسایه آزاری نیست؟!!!   چرا حسود از نیکنامی انسان خوب در رنج است و با انواع ناملایمات(با غیبت-تهمت-دعوا و ...) او را می آزارد؟ بهتر است حسود به جای تعدی به حقوق انسان های نیکنام سعی کند خودش نیز راه رضای خدا را بپیماید تا در بین مردم نیکنام شود البته نه اینکه با ریاکاری و چاپلوسی و ظلم به دیگری نامی برای خود دست و پا کند. و نیز قال معصوم(ع):حسود عید ندارد.به چه علت؟به خاطر موفقیت و نیکنامی اطرافیان دایما حرص می خورد و در نتیجه مظلوم نمایی می کند تا مردم هر چند موقت هم شده اطراف او جمع شده و دیگران را اذیت کنند و او را دلداری دهند و آبی باشد بر آتش خشمش. 

 در ضمن اگر دنیا را هم به حسود تقدیم کنید باز نسبت به شما سنگدل خواهد بود.

ویژه نامه شهادت حضرت فاطمه(ص)

ویژه نامه شهادت حضرت فاطمه(برای دیدن فلش اینجا کلیک کنید)

تنهاست علی، تنها

بی تو چه کند مولا،یا فاطمة الزهرا / افتاده علی از پا، یا فاطمة الزهرا

وقت است که از رحمت،دستی ز علی گیری / کافتاده ز پا مولا، یا فاطمة الزهرا

بعد از تو علی از پای،افتاد و ز غم خو کرد/با خانه نشینی ها، یا فاطمة الزهرا

رفتی و علی بی تو،بیت الحَزَنی دارد / پر شور و پر از غوغا، یا فاطمة الزهرا

چون محرم رازی نیست،با چاه سخن گوید / تنهاست علی،تنها، یا فاطمة الزهرا

شب ها به مزار تو،می سوزد و می گرید / چون شمع ز سر تا پا، یا فاطمة الزهرا

بر خاک مزار تو،خون ریخت به جای اشک /از دیده ی خون پالا، یا فاطمة الزهرا

بر خرمن جان او،چون شعله شرر می زد / می ریخت چو آب،اسماء، یا فاطمة الزهرا

دامان علی از اشک،گردید پر از کوکب / در آن شب محنت زا، یا فاطمة الزهرا

هم وصف تو ناممکن ،هم قدر تو نامعلوم / هم قبر تو ناپیدا، یا فاطمة الزهرا